در این کتاب نویسنده سعی دارد در ضمیر خواننده بطور آرام احساس آرامش و از طرفی امید و نشاط ایجاد نماید . که در این راستا با آموزش روشهای علمی و نمونه های عملی کمکهای زیادی به خواننده خود دارد : در هر موردی که مواجه می شوید وشما را دچار یاس ونومیدی میکند یا در مواردیکه رویاهای دست نایافتنی در فکر شما ایجاد می شود سعی کنید هر چیزی که در درون شما ایجاد شده است را به رشته تحریر در آورده و تمام افکار و رویاهای خود را بنویسید در ضمن سعی نکنید حتما" همزمان شروع به غلط گیری انشا خود کنید یا برای نوشتن , خودتان را برای دفتر یا کاغذی که می خواهید روی آن بنویسید در شرایط سخت قرار ندهید مهم موضوع نوشته است نه چیزی که روی آن می نویسید . و در خصوص اصلاح جملات نوشته شده بعدا"اقدام کنید .
در مورد چگونه نوشتن نویسنده معتقد است که : 
1-تعیین اهداف در نوشتن
2-جمع بندی ایده ها و خواسته ها
3-ترس و نگرانیهای خود از هر موضوعی تحریر کردن
4- آمادگی دریافت نتایج و در این راستا باید سعی کنیم
اولا" مطالب و نوشته های خود را فهرست بندی کنیم و به نتیجه حاصله بیندیشیم در خلال نوشتن ابتکار عمل را در دست خود بگیریم خلاصه اینکه بانوشتن میتوان اهداف خود را آنقدر توسعه بدهیم که به سوی نتایج و گزینه های والاتر بایندیشیم و بطور آشکار این حرکت را درمیابیم . نکته قابل توجه و حائز اهمیت بالا بردن تحمل شکست می باشد مثلا"اگر چیزی را نوشتید و اتفاق نیفتا د ! اولین کاری که می کنید مکث و تآمل است ,شاید اتفاق افتاده است ! شاید مسئله فقط این است که مطابق انتظار شما اتفاق نیفتاده به عقب بروید به نتیجه نتیجه یا فایده فایده نگاه کنید . از هدفی که دنبال می کردید چه منظوری داشتید؟ شاید به چیزی که می خواستید , منتها از مسیری دیگر رسیده باشید نویسنده سعی دارد نوشتن را وکمکی که از آن طریق بدست میاید به خواننده انتقال دهد تا جایی که نامه نوشتن برای خدا را موجب گشایش و حصول نتیجه میداند در جایی از کتاب می خوانیم : مردم خاورمیانه می گویند : خدا از زبانت بشنود یعنی باشد که خدا دعای شما را بشنود .
من می گویم : خدا از قلمت بشنود . چرا نه ؟ نوشتن دعا راهی است برای صحه گذاشتن بر حضور خدا در زندگی شما , در خواست کمک و شکرگذاری.
شکست وجود ندارد , فقط تاخیر در رسیدن به نتایج است.