خرید این کتاب |
قصههایی پرحکمت از سراسر جهان، که نسل به نسل به ما رسیده است. در قصه های این مجموعه، پائولو کوئلیو واقعگرایی، عرفان و تمثیل را در هم میآمیزد.
این کتاب، داستانهایی ساده و شفاف است که طیف وسیعی از خوانندگان را در بر میگیرد. قصه هایی که پدران برای فرزندان و نوههای خود نقل کرده و با آن معارف را به نسل بعد منتقل میکنند. کوئلیو این حکایات را از زبان حسن بصیری، کنفوسیوس، سعدی، حلاج، گاندی، ملانصرالدین، شمس تبریزی و … میگوید.
روایت کوئلیو از داستانهای قرون وسطی شروع میشود، حوزهی وسیعی را در بر میگیرد و به تجربیات شخصی او میرسد. او این بار ما را به نقاط مختلف جهان از چین، ژاپن ایران و هندوستان تا آمریکا، اسپانیا و دورترین صحراهای آفریقا میبرد. انگیزهای فرا ملیتی و مذهبی سبب خلق این اثر شده است و میتوان عرفان اسلامیرا در حکایاتش دید. این نویسنده با واقعگرایی، عرفان، حکایات و پندهایش را آنگونه بازگو میکند که در زندگی روزمرهمان حضور دارد.
او در ۲۴ اوت سال ۱۹۴۷ در ریودوژانیروبرزیل به دنیا آمد. مادر او لیژیا خانه دار و پدرش مهندس بود. او وقتی نوجوان بود، میخواست یک نویسنده شود. پس از گفتن این موضوع به مادرش، مادرش پاسخ داد «عزیز من، پدر تو یک مهندس است. او یک منطق گراست، انسانی منطقی با چشم اندازی بسیار مشخص ازجهان. آیا تو واقعاً میدانی اینکه تو یک نویسنده بشوی چه معنایی دارد؟» پس از تحقیق، کوئلیو به این نتیجه رسید که یک نویسنده «همیشه عینک میزند و هرگز موی خود را شانه نمیکند» و وظیفهای دارد و هرگز توسط نسل خودش درک نخواهد شد«. درونگرایی و سرپیچی کوئیلو از سنتها در ۱۶ سالگی، منجرشد تا پدر و مادرش او را به یک موسسه روانی بفرستند که از آنجا سه بار قبل از اینکه به سن ۲۰ سالگی برسد فرار کرد. کوئلیو بعداً اشاره کرد که «آنها نمیخواستند به من صدمه بزنند، اما آنها نمیدانستند چه کار باید بکنند، آنها این کار را انجام ندادند تا مرا نابود کنند، آنها این کار را کردند تا مرا نجات دهند.» به خاطر آرزوهای پدرو مادرش، کوئلیو در مدرسه حقوق ثبت نام کرده و رویای خود را برای نویسنده شدن رها کرد. یک سال بعد، مدرسه را ترک کرد و مدتی مثل یک هیپی زندگی کرد، مسافرت میکرد از جنوب امریکا، شمال آفریقا، مکزیک، و اروپا و در سال ۱۹۶۰ به مواد مخدر روی آورد. وقتی به برزیل بازگشت، و به عنوان یک ترانه سراشروع به کار کرد. در سال ۱۹۷۴، کوئلیو به جرم فعالیتهای «خرابکارانه» توسط دولت نظامی حاکم دستگیر شد، دولتی که حدود ده سالی بود که قدرت را به دست گرفته بود و اشعار کوئیلو رابه عنوان جناح چپ برای خود تهدید آمیز تلقی میکرد. کوئلیو همچنین به عنوان بازیگر، روزنامه نگار، و کارگردان تئاتر قبل از ترغیب شدن به فعالیت نویسندگی کار کردهاست. در سال ۱۹۸۶، کوئلیو بیش از۵۰۰ مایل در جاده سانتیاگو د کامپوستلا در شمال غربی اسپانیا راه رفت که نقطه عطفی در زندگی اش شد. در راه، کوئلیو یک بیداری معنوی را تجربه کرد، که او در اتوبیوگرافی خود در زیارت آن را شرح دادهاست. او در یک مصاحبه اظهار داشت: «در سال ۱۹۸۶، من از کارهایی که میکردم احساس خوبی داشتم. با کاری که داشتم آب وغذای من در حدی فراهم میشد که بتوانم روی تمثیل کیمیاگر کار کنم. کسی را داشتم که او را دوست میداشتم. اما آنها رویای من نبود. نویسنده شدن رویای من بود و هنوز هست.» پس از آن کوئلیو شغل پر در آمد خود به عنوان ترانه سرا را ترک کرد و به دنبال نوشتن تمام وقت رفت
⬅️ به جزء پنجشنبه ها و ايام تعطيل؛ از ساعت 9 الی 13 به وقت تهران؛ با احترام پاسخگوی شما هستیم:
⬅️ تلفن دفتر قم : 36624915 25 98 98+ .... تلفن دفتر دبی: 8186 435 50 971+
⬅️ ما حداکثر 10 روزه، جوایز برندگان را به حساب شان واریز می نمائیم. پس از دریافت جایزه خود، اگر صلاح دانستید سایت کتاب 57 " ketab57.ir " را به دیگران معرفی کنید
⬅️ اگر شما نویسنده هستید، مقدمه کتاب خود را به کانال تلگرام کتاب57 ارسال فرمایید. ما 57 جلد کتاب شما را جهت اهداء به مناطق محروم خریداری می نمايیم.